
اختلال شخصیت ضداجتماعی، سوسیوپاتی (Sociopathy) چیست؟
اختلال شخصیت ضداجتماعی، سوسیوپاتی (Sociopathy) چیست؟
اختلال شخصیت ضداجتماعی که در زبان انگلیسی بهعنوان Sociopathy یا ASPD شناخته میشود (دقت داشته باشید تلفظ این اصطلاح سوسیوپاتی است و با psychopath که سایکوپت خوانده و اختلال روانی معنی میشود متفاوت است) در آخرین نسخه از DSM-5، بیتوجهی مداوم به قوانین و هنجارهای اجتماعی و نقض مکرر حقوق دیگران تعریف شده است.
در واقع، افراد مبتلا به این اختلال توجه چندانی به درست و نادرست بودن رفتار خود ندارند و بهطرز بیرحمانهای نسبت به حقوق و احساسات دیگران از خود بیتفاوتی نشان میدهند. شخصیت ضداجتماعی اغلب در برابر رفتارهای نادرست خود احساس گناه یا عذابِ وجدان نمیکند و ممکن است بدون توجه به عواقبِ رفتار خود، دروغ بگویند، پرخاشگری کنند و به سایر افراد آسیب برسانند.
افراد با اختلال شخصیت ضداجتماعی معمولاً از قوانین و هنجارهای پذیرفته شدۀ جامعه پیروی نمیکنند و به همین دلیل ممکن است با شرکت در فعالیتهای مجرمانۀ، خود را به دردسر بیندازد. این افراد همچنین احتمالاً به الکل یا مواد، اعتیاد پیدا میکنند و در نهایت به دلیل اینکه نمیتوانند مسئولیتهای خود را در خانواده یا مدرسه بپذیرند از جامعه و نزدیکان خود طرد میشوند. بهطور معمول، مردان بیشتر از زنان در معرض این اختلال قرار دارند. علائم این اختلال در سنین ۲۴ تا ۴۴ به اوج خود میرسند و سپس از ۴۵ سالگی به بعد کاهش مییابند.
نشانه های بالینی اختلال شخصیت ضداجتماعی
پیش از این که به سراغ نشانهها بالینی اختلال شخصیت ضداجتماعی برویم لازم است یادآوری کنیم که در DSM 5 که جدیدترین نسخه راهنمایی تشخیصی اختلالات بالینی بهشمار میرود سوسیوپتی و سایکوپتی دیگر دو اختلال جدا از هم نیستند. بنابراین معیارهای تشخیصی این دو، عوامل مشابهی خواهند بود و این تشخیص میتواند برای فردی اعمال شود که رفتارش با تعریف پذیرفتهشده ضداجتماعی یا روانپریشی مطابقت دارد.
به همین دلیل، هیچ لیست استانداردی از علائم sociopath وجود ندارد، اما بهطور کلی ASPD شامل الگوی رفتاری مداوم بیتوجهی نسبت به دیگران است. برای نمونه، برخی از این علائم میتوانند شامل:
نادیده گرفتن هنجارها و قوانین اجتماعی، زیر پا گذاشتن قوانین در مدرسه یا محل کار، بیتوجهی به مرزهای اجتماعی، دزدی، تعقیب، آزار دیگران و تخریب اموال
فریبکاری و دروغگویی، از جمله استفاده از هویتهای جعلی و دستکاری اطلاعات برای منافع شخصی
مشکل در کنترل انگیزهها و برنامهریزی برای آینده یا انجام کارها بدون در نظر گرفتن عواقب آنها
رفتار پرخاشگرانه یا بیش از حد مثل دعواهای مکرر یا درگیری فیزیکی با دیگران
بیتوجهی به امنیت شخصی یا دیگران
مشکل در مدیریت مسئولیتها مثل حضور در محل کار، انجام وظایف، یا پرداخت اجاره و قبوض
احساس گناه، عذاب وجدان کم و یا بدون عذاب وجدان، تمایل به توجیه کارهایی که اثر منفی بر دیگران گذاشته است. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی همچنین علاقه چندانی به دانستن زندگی دیگران ندارند و احساسی نیز نسبت به آن نشان نمیدهند. برای مثال:
به عنوان شخصیت متکبر یا خود برتربین، با عقاید قاطعانه شناخته میشوند.
از شوخ طبعی، هوش و کاریزما برای فریب دیگران استفاده میکنند.
در ابتدا فردی بسیار جذاب بهنظر میرسند اما زمانی که پای منافع شخصی آنها به میان میآید عوض میشوند.
این افراد همچنین با چالشهایی در روابط بین فردی و اجتماعی خود روبهرو هستند و آن را یک کار سخت میدانند. علت این مشکلات را میتوانیم به دلیل:
احساس همدلی و هوش هیجانی پایین
ناتوانی در یادگیری از اشتباهات
عدم توجه به امنیت دیگران
تمایل به دستور و تهدید به منظور حفظ کنترل
علل شکل گیری شخصیت جامعه ستیز
سوسیوپاتی هم میتواند یک شرایط آموخته شده باشد و هم وضعیتی که با آن متولد شده باشید.
این رفتارها ماهیت اپیزودیک ندارند. آنها یک بیماری مزمن اند که تعامل فرد را با جهان تحت الشعاع قرار میدهند. در بسیاری از موارد، این عارضه، وضعیتی است که با آن متولد شده اید.
اما مواردی نیز وجود دارد که در آن جامعه ستیزی به عنوان رفتار انطباقی در نظر گرفته میشود؛ شاید فردی در محیطی دشوار بزرگ شده باشد یا ممکن است برخی از این ویژگیها را در فردی که دارای وابستگی به مواد است مشاهده کنید.
مواجهه زودهنگام با غفلت و سورفتار در کودکی نیز میتواند به رفتارهای جامعه ستیزانه منجر شود.
درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی
درمان افراد با اختلال شخصیت ضداجتماعی قدری چالشبرانگیز خواهد بود. در واقع، از آنجایی که این افراد احساس نمیکنند رفتار آنها مشکلساز است به دنبال درمان آن نیز نمیگردند و حتی به آن فکر هم نمیکنند.
اغلب این افراد تنها در صورتی به درمانگر مراجعه میکنند که به دلیل حکم دادگاه مجبور شوند یا این که فردی بانفوذ مثل معشوق، اعضای خانواده یا حتی سرپرست محل کار آنها را وادار به مراجعه کند.
شکایتهای دیگری مثل افسردگی، استرس و اختلالات مصرف مواد نیز ممکن است افراد با اختلال شخصیت ضداجتماعی را به درمان بکشاند. با همه اینها، به دلیل این که مراجعه این افراد برای درمان بسیار کم است، روانشناسان هنوز نتوانستند آمار دقیقی از روشهای درمانی مؤثر برای این اختلال پیدا کنند. علاوه بر این، بخش زیادی از درمان اختلالات روانی به همکاری و تمایل مراجع به درمان است و در صورتی که فرد به زور برای درمان فرستاده شده باشد ممکن است، پیشرفتی در درمان صورت نگیرد.
برای درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی دو راه داریم:
1. روان درمانی
روان درمانی یکی از روشهایی است که اغلب برای درمان افراد ضداجتماعی بهکار میرود. در این روش به فرد کمک میشود افکار و احساسات خود را بشناسد و بتواند با یادگیری تکنیکهایی مانند مدیریت خشم یا درمان سوء مصرف الکل و مواد مخدر مانع بروز رفتار مشکلزا شود.
انواع رواندرمانی که برای بهبود علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی استفاده میشود عبارتند از:
درمان شناختی رفتاری (CBT): در این درمان فرد یاد میگیرد تا با شناخت علائم و اختلال خود پاسخهای سازندهتری را به افراد و موقعیتها بدهند.
درمان ذهنیسازی (MTB): هدف این رویکرد، کمک به افراد برای شناسایی و درک بهتر ذهنیتهای ذهنی و عاطفی خود و ذهنیت دیگران است.
2. دارو درمانی
سازمان غذا و دارو (FDA)، هیچ دارویی را برای درمان علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی تایید نکرده است. اما روانپزشک ممکن است از داروهای ضد روانپریشی برای درمان پرخاشگری، داروهای ضد افسردگی، تثبیتکننده خلق و خو تجویز کند.
چطور با شخصیت ضداجتماعی رفتار کنیم؟
همانطور که تا اینجا خواندید، افراد با اختلال شخصیت ضداجتماعی توجه چندانی به امنیت اطرافیان خود ندارند و این موضوع میتواند ارتباط با آنها را کمی خطرناک و آسیبزننده کند. اما در هر صورت، اگر قصد ارتباط با این افراد را داشتید، بهتر است:
1. آگاه باشید که این فرد ممکن است احساسات شما را درک نکند.
2. به آنها توضیح دهید رفتارشان چه تاثیراتی میتواند بر دیگران داشته باشد.
3. برای محافظت از فضای احساسی و فیزیکی خود، مرزهای روشنی را تعیین کنید.
4. آنها را تشویق کنید تا از متخصصان حرفهای کمک بگیرند.
توجه داشته باشید داشتن حد و مرز مشخص و نزدیک نشدن زیاد به این افراد بهترین پیشگیری برای آسیب است، هرچند که فرد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی ممکن است که به مرزهای شما احترام نگذارند و به ایجاد ناراحتی عاطفی یا آسیب فیزیکی ادامه دهند. در چنین حالتی پایان دادن به رابطه، یا حداقل فاصله گرفتن از آن امنترین گزینه خواهد بود.
_________________________________________________________
مقالات دیگر



