
فرافکنی (projection) چیست؟
فرافکنی (projection) چیست؟
فرافکنی مکانیزمی دفاعی است که افراد برای مواجهه با احساسات و عواطف ناخوشایند بهطور ناخودآگاه بهکار میبرند. در این مکانیزم دفاعی، فرد به جای پذیرش و کنترل احساسات و عواطف نامطلوب خود، آنها را نسبت به فرد دیگری انعکاس میدهد. تابهحال پیش آمده از فردی خوشتان نیاید فقط به این خاطر که خود را متقاعد کنید تا این شخص نسبت به شما حس انتقامجویی و دشمنی دارد؟ این حسوحال، مثالی از فرافکنی است. خوشبختانه، راهکارهایی وجود دارد که به شما نشان میدهد چرا دچار فرافکنی میشوید و به کمک آنها میتوانید این مکانیزم دفاعی را متوقف کنید.
فرافکنی در برابر درونفکنی
به نوعی درون فکنی روی دیگر فرافکنی است. بدر فرافکنی رویداد یا بهتر بگویم تجربه ای که از درون نشات میگیرد، به صورت ناخودآگاه و ناهوشیارانه به بیرون نسبت داده میشود یعنی احساسات، انگیزه ها و ویژگی های غیر قابل پذیرش خود را متعلق به دیگری بدانیم. اما در درونفکنی آنچه که در بیرون از ما اتفاق میافتد را به خود و جهان درونی خود نسبت میدهیم.
مثلا ممکن است کسی که مدام مورد آزار دیگران قرار گرفته عنصر آزار رسان را درونی سازی کرده باشد و خود را فردی آزارگر بشناسد. در هر دو صورت مرز بین تجربه درونی فرد و جهان بیرون وجود ندارد و این باعث مشکلات زیادی خواهد شد که مهم ترین آن تحریف واقعیت است.
فرافکنی فرویدی
اولین کسی که واژه فرافکنی (projection) را در روانشناسی به کار برد زیگموند فروید بود. او را فرافکنی را خیال از میان برداشتن چیزی از درون روان و نسبت دادن آن به یک شخص یا موضوع در جهان خارج یا نهادن آن در درون یک شخص یا موضوع در جهان خارج تعریف کرد. برای مثال اگر کسی خشم خود را بر روی دیگری فرافکنی کند احتمالا گمان خواهد کرد که این دیگری است که خشمگین است نه خود او؛ فروید عقیده داشت فرافکنی در خیالات نوزاد ریشه دارد. نوزاد تمایل دارد چیزهای لذتبخش را به درون ببرد و در خیال خود از طریق تف کردن و استفراغ کردن و ادرار کردن و مدفوع کردن از شر چیزهای بد خلاص شود. فروید این فانتزی را فرافکنی نامید.
فرافکنی یکی از انواع مکانیسم های دفاعی روان است. همانطور که میدانید مکانیسم های دفاعی سازوکارهایی هستند که روان ما به کار میگیرد تا از ما در برابر اضطراب های که ناشی از افکار و احساسات غیرقابل قبول محافظت کند. از آنجایی که تمام مکانیسم های دفاعی در سطح ناخودآگاه عمل میکنند، فرافکنی هم به شکل ناخودآگاه انجام میشود. ما تا زمانی که به احساسات و افکاری که درونمان سرکوب شده اند آگاه نشویم، نمیدانیم که تا چه اندازه و به چه تعداد آنها را بر روی دیگران فرافکنی میکنیم.
یونگ درباره فرافکنی چه میگوید؟
همانطور که گفتیم فروید فرافکنی را به عنوان یک مکانیزم دفاعی معرفی کرد و این مکانیسم دفاعی کمک میکند تا ما با اضطراب درونی خود روبرو نشویم یعنی روان برای حفظ بقا و جلوگیری از فروپاشی روانی حاصل از روبرو شد با احساسات و افکار سرکوب شده که قطعا اضطراب آفرین نیز هستنند، این افکار و احساسات را بر روی دیگران فرافکنی میکند. در ادامه یونگ اینگونه تبیین کرد که فرافکنی مکانسمی دفاعی است که از ما در برابر ناشناخته ها محافظت میکند و این ناشناخته ها قاعدتا شامل ناشناخته های مبهم درونی خود ما نیز میشود.
حتی به لحاظ فیزیولوژیکی هم نشن داده شده که مغز ما در برابر یادگیری مفهومی جدید مقاومت میکند و ترجیح میدهد انرژی زیادی صرف شناخت نکند و به همین خاطر ما تمایل زیادی برای تصمیم گیری بر مبنای پیش فرض های ذهنی خود هستیم. در مورد فرآیند فرافکنی نیز این صدق میکند. احساسات یا افکاری که به هر دلیلی به ناخودآگاه ما رانده شده اند انرژی زیادی برای بازگشت به سطح آگاهی طلب میکنند و ایگوی ما نیاز دارد آنقدری تربیت شده باشد که بتواند از پس این فشار روانی تهدید کننده بربیاید.
مثالی از فرافکنی
این مکانیزم دفاعی همیشه به سادگی قابل تعریف و شناسایی نیست. اما این حس و مکانیزم زمانی بیشترین نمود پیدا میکند که افراد مجبور به تعامل و ارتباط با کسی میشوند که از او خوشششان نمیآید ولی مجبور هستند مؤدبانه نیز رفتار کنند. برای مثال وقتی خواهر همسرتان به شدت رابطهی خوبی با او دارد، این امکان وجود دارد که حس نفرت نسبت به آن فرد در شما پا بگیرد. شما مجبور هستید که با خواهر همسرتان رفتار خوبی داشته باشید، اما در طول زمان متوجه میشوید که او از شما خوشش نمیآید.
هرگاه که جمعی خانوادگی وجود داشته باشد؛ بهویژه زمانی که همسرتان هم حضور داشته باشد، احساس میکنید که خواهر همسر رفتاری موذیانه و آزاردهنده با شما دارد. حتی به دلیلتراشی نیز روی خواهید آورد؛ برای مثال به همسرتان میگویید که علیرغم تلاشهای زیادی که برای رابطه با خواهرش به خرج میدهید، او همچنان شما را دوست ندارد. همانطور که شرح داده شد، در این مثال، شما هستید که نفرت و بیعلاقگی خود به خواهر همسرتان را فرافکنی میکنید.
علت فرافکنی چیست؟
همانطور که قبلتر نیز عنوان شد، این واکنش نوعی مکانیزم دفاعی است و مکانیزمهای دفاعی برای مواجهه و کنارآمدن با احساسات و عواطفی است که ما برای ابراز و کنارآمدن با آنها مشکل داریم. در مثالی که در قسمت قبل عنوان شد، وقتی به خواهر همسرتان و زمانی که با همسرتان میگذراند حسادت میکنید، از این حس حسادت ناراحت هستید و نگرانید که سایر اعضای خانواده متوجه آن بشوند و نسبت به شما تصور بدی پیدا کنند.
واکنش شما به هجوم این احساسات منفی این است که ناخودآگاه، رفتار و احساسات خود را به خواهر همسرتان نسبت میدهید. درواقع به جای اینکه مشکل خود با این حجم از نفرت را حل کنید با انتقال و نسبتدادن آن به طرف مقابلتان دچار فرافکنی میشوید. فرافکنی، نمونهای از واکنشها و مکانیزمهای دفاعی بیشماری است که افراد مختلف معمولا به آن دچار میشوند.
انواع فرافکنی
فرافکنی انواع مختلفی دارد که هر کدام از آن ها ویژگی های خاص خود را دارد. در ادامه به هر سه نوع فرافکنی مکمل، نوروتیک و تعارفی می پردازیم:
فرافکنی مکمل
این نوع فرافکنی بار معنایی بدی ندارد و زمانی اتفاق می افتد که بر این باور هستیم نظرات و آرای دیگران همانند خودمان است.
مثلاً وقتی در مورد کشته شدن حیوانی خبری می شنویم، فکر می کنیم که دیگران هم به میزان و شدت خودمان از این موضوع ناراحت می شوند.
فرافکنی نوروتیک
شکل رایج مکانیزم دفاعی فرافکنی، فرافکنی نوروتیک می باشد. در این فرافکنی احساسات، انگیزه و ویژگیهای غیرقابل پذیرش در سطح ناخودآگاه و ناهشیار خودمان را به اطرافیان نسبت می دهیم.
فرافکنی تعارفی
افرادی که این نوع فرافکنی را دارند فکر می کنند افراد دیگر مهارتها و تواناییهای مثل خودشان را دارند. مثلاٌ همچون خودشان راننده ماهری هستند یا نویسنده یا نقاد خوبی هستند.
تاثيرات پنهان فرافكني
افراد با فرافكني بهتر مي توانند با اضطراب خود كنار بيايند و در نتيجه عزت نفس خود را موقتي حفظ مي كنند.
فرافكني باعث اختلال در روابط بين فردي مي شود.
فرد در فرافكني به طور ناخودآگاه يك دنياي اجتماعي خصمانه و پر از آشوب را تصور مي كند.
همچنين مطالعات نشان داده كه استفاده زياد از فرافكني با ویژگیهای اختلالات شخصیت مرزی، هیستریونیک، روانپریشی و خودشیفته مرتبط مي باشد.
راهکارهایی برای مقابله با فرافکنی
آگاه بودن نسبت به واکنش هایمان؛ باید به اين موضوع آگاه باشيم كه چرا نسبت به بعضی از ویژگی های دیگران که در خودمان هم هست حساس هستیم و موجب ناراحتی مان می شود.
شناخت ويژگي هاي شخصيتي خود؛ در اولین فرصت مناسب باید همه صفات و ویژگی های خود را مورد بررسی قرار دهیم. هر چقدر بیشتر زمان بگذاریم بهتر خودمان را می شناسیم و به همان میزان احساسات ناخوشایندی که به اطرافیانمان داریم کاهش می یابد. چرا که اطرافیان، آینه تمام قد صفات و ویژگی های ما هستند که می توانیم خودمان را در آن ها مشاهده کنیم.
شناخت صفات بد و خوب دیگران در خودمان؛ به همان میزانی که ویژگی های بد دیگران، ما را به خودمان نشان خواهد داد، ویژگی های مثبت هم برایمان همین کارکرد را دارد. یعنی هر صفت یا ویژگی خوبی که در اطرافیان می بینیم باید آگاه باشیم که همان ها به صورت غیرفعال در خودمان وجود دارد فقط باید آن ها را در خود پرورش دهیم. مثلاً اگر از فرد شوخ طبعی خوشمان می آید و دوست داریم که مدام با آن در ارتباط باشیم باید بدانیم که بدون شک همان میزان شوخ طبعی در ما وجود دارد فقط شاید نتوانسته ایم آن را نشان دهیم.
شناسايي علت احساس خشم نسبت به دیگران؛ هر گاه نسبت به فردی احساس خشم زیادی داشتیم و نتوانستیم دلیل آن خشم را دريابيم باید به این موضوع فکر کنیم که چه ویژگی در این فرد سبب خشم ما شده است.
نگاه دقیق به احساسات مان؛ هر وقت به سمت فردی انگشت اتهام را نشانه گرفتیم باید آگاه باشیم که در حال پنهان کردن درون خود هستیم. بنابراین باید احساسات درونی مان را به طور دقیق نظاره گر باشیم.
آگاهانه قرار گرفتن در برابر خود؛ هرگاه بخواهیم فرافکنی را متوقف کنیم باید آگاهانه در برابر وجود خود قرار بگیریم. در حقیقت فرافکنی می تواند به شناخت منجر شود لیکن بیان احساسات ناپسند ما به اطرافیان باعث آزار و اذیت آن ها می شود. بنابراین، هر احساسی که در درون مان رشد می کند را فقط باید مشاهده کنیم و احساس مان را به کسی نسبت ندهیم، فقط در ذهنمان آن را هوشیارانه مرور کنیم. به این صورت است که با شناخت خود، فرافکنی ها به مرور کاهش می یابند و رفتاری رشدیافته تر و معاشرتی بهتر با اطرافیانمان خواهیم داشت.
در نهايت بايد گفت؛ افرادی که شناخت كامل و جامعي از خود دارند و خود را تحت هر وضعيتي می پذیرند، در ارتباط با ویژگی ها و صفاتي از خود را که دوست ندارند، به احتمال خيلي كمي به فرافکنی روي مي آورند، چون ديگر نيازي به انکار هیچ بخشی از خود ندارند.
چگونه می توانید بفهمید که کسی به شما فرافکنی می کند؟
اگر کسی نسبت به چیزی که شما می گویید واکنش شدید غیرمعمولی داشته باشد، یا به نظر نمی رسد توضیح معقولی برای واکنش او وجود داشته باشد، ممکن است ناامنی خود را به شما نسبت دهد. یک قدم به عقب بردارید و تشخیص دهید که پاسخ آنها با اقدامات شما مطابقت ندارد، ممکن است یک سیگنال فرافکنی باشد.
پیامد مضر فرافکنی مداوم زمانی است که این ویژگی در هویت فرد گنجانده شود. به عنوان مثال، پدری که هرگز شغل موفقی نداشته، ممکن است به پسرش بگوید: «تو هیچ چیزی را نمیتوانی انجام دهی» یا «حتی به خود زحمت نده». او ناامنی های خود را به پسرش نسبت می دهد، با این حال پسرش ممکن است این پیام را درونی کند و معتقد است که هرگز موفق نخواهد شد.
اگرچه انجام این کار دشوار است، افرادی که این را تجربه میکنند میتوانند سعی کنند به خاطر بیاورند که انتقادات مربوط به شخص مقابل است، و مطمئن باشند که خارج از آن رابطه چه کسی هستند.
چگونه به فرافکنی دیگران واکنش نشان دهیم؟
تعيين مرزها و خط قرمزهای تان می تواند به شما در واكنش به فرافکنی ديگران کمک کند.
پاسخ دادن با جملات صریح مثلاً «من مخالفم» یا «من نظرم این نیست» می تواند مسیر فرافکنی را منحرف کند و می تواند از درونی کردن سرزنش ناعادلانه جلوگیری کند.
اما اگر فرد همچنان در حال فرافکنی بود لازم است که از ادامه گفتگو پرهیز کنید و محترمانه محیط را ترک کنید.
_________________________________________________________
مقالات دیگر



