نظریه یادگیری ثرندایک
مقالات
نظریه یادگیری ثرندایک
1403/04/21 نویسنده : روان بوک

نظریه یادگیری ثرندایک

نظریه یادگیری ثرندایک چیست؟
ادوراد ثرندایک را می‌توان بهترین روانشناس آموزشی نه تنها در آمریکا بلکه در کل دنیا، دانست. نظریه ثرندایک علاوه بر حوزه روانشناسی یادگیری و ژنتیک، روانشناسی اجتماعی را نیز شامل می‌شود. نظریه یادگیری ثرندایک عنوان می‌کند که در سیستم عصبی بین محرک و پاسخ، ارتباط بوجود می‌آید. او این ارتباط شکل گرفته را با نماد S-R یعنی محرک-پاسخ نشان داده است. نظریه وی، معرف غالب اصلی محرک-پاسخ (S-R) در رویکرد رفتاری است.
او یادگیری را نتیجه ارتباط شکل گرفته میان محرک و پاسخ می‌داند و آن را پیوندگرایی می‌نامد. الگوی تئوری محرک-پاسخ، یادگیری آزمون و خطاست که در آن پاسخ‌هایی که در قبال پاداش داده می‌شوند در الگوی رفتاری غالب خواهند شد. نقطه برجسته پیوندگرایی نیزمانند دیگر رویکرد‌های رفتاری در این است که، این نظریه نیز نشان می‌دهد که یادگیری را می‌توان بدون در نظر گرفتن فرایند‌های درونی شخصیت فرد، کاملا توضیح داد. پیوندگرایی، تئوری یادگیریست که هم در مورد حیوانات و هم انسان صدق می‌کند.

نظریه ثرندایک چیست؟
پیوندگرایی یک تئوری در زمینه یادگیری بوده که بر پایه ارتباط بین محرک و پاسخ بناشده است. به این معنا که ارتباطی طبیعی بین محرک و پاسخ شکل گرفته و تقویت می‌شود. این محرک، ارگانی را که به آن پاسخ می‌دهد تحت تأثیر می‌گذارد.
یکی از اصلی‌ترین خدمات ثرندایک به روانشناسی کارهایی بود که با حیوانات انجام داد. او اعتقاد داشت که یادگیری از طریق آزمون و خطا رخ می‌دهد. در هنگام آزمایش حیوانات واکنش‌های خیلی زیادی نشان می‌دادند، بسیاری از آن‌ها اشتباه یا غیر مؤثر بوده ولی درنهایت یاد می‌گرفتند که آن کارهایی را که نتایج مطلوب دارند تکرار کنند.
ثرندایک احساس می‌کرد که یادگیری موضوعی است که به واسطه ایجاد ارتباط بین محرک و پاسخ شکل گرفته و هیچ نیازی به تعمق بیشتر در مورد ذهن نیست. او طی تحقیقات طولانی و گسترده با این حیوانات، وسیله‌ای به نام جعبه پازل ساخت.

همه چیز دربارهٔ جعبه پازل ثرندایک
این جعبه حدوداً ۵۰ سانتی‌متر طول، ۳۸ سانتی‌متر عرض و ۲۸ سانتی‌متر ارتفاع داشت. جعبه به‌گونه‌ای طراحی‌شده بود که یک پدال یا اهرم، با نخ به قفل در متصل شده بود. با فشار دادن پدال یا کشیدن اهرم، نخی که از روی قرقره‌ها عبور کرده بود باعث باز شدن قفل در می‌شد.
برای انجام آزمایش او گربه‌هایی را در جعبه قرار می‌داد و تلاش آن‌ها برای آزاد کردنشان را مشاهده می‌کرد. در ابتدا گربه‌هایی که در جعبه گذاشته شده بودند، راه‌های مختلفی را برای باز کردن در امتحان کرده اما موفق نمی‌شدند.
در نهایت فشار دادن پدال را امتحان می‌کردند که باعث باز شدن در می‌شد. پس از این که آزاد می‌شدند، آن‌ها را دوباره به جعبه باز می‌گرداند، این بار زمان کمتری طول می‌کشید تا به سراغ پدال رفته و درب را باز کنند.

سه قانون اولیه در نظریه ثرندایک
نظریه ثرندایک قوانین یادگیری را بر اساس تئوری پیوندگرایی، مطرح کرد. او این سه قانون را برای اولین بار در حوزه روانشناسی حیوانات و در کتاب “یادگیری حیوانات” که در ۱۸۹۸ به چاپ رسید، عنوان کرد.
قانون اثر
طبق این قانون، پاسخی که متعاقب آن تقویت صورت می‌گیرد و کامیابی و رضایت را به دنبال دارد، منجر به محکم شدن رابطه بین محرک و پاسخ شده و تکرار این پاسخ را به دنبال دارد. در حالی که عدم کامیابی و تجربه درد و تنبیه در پاسخ به محرک، باعث تضعیف پیوند محرک-پاسخ شده و رفتار، دیگر اتفاق نمی‌افتد یا به اصطلاح خاموش می‌شود.
در واقع این قانون می‌گوید اگر پاسخی باعث خشنودی فرد شود، یادگرفته شده و تکرار می‌شود. اما اگر باعث اذیت و تنبیه او شود، پاسخ حذف خواهد شد. بنابراین نیرومندی پاسخ مهم‌ترین عامل در قانون اثر ثرندایک است. نظریه ثرندایک عنوان می‌کند قانون اثر، آموزش باید خوشایند باشد؛ علاقه و سلیقه آموزنده را در نظر بگیرد. در نتیجه باعث رضایت دانش آموزان شده و انگیزه یادگیری را افزایش می‌دهد.
قانون آمادگی
نام دیگر این قانون، تمایل به عمل است؛ به این معنا که یادگیری زمانی اتفاق می‌افتد که تمایل به عمل وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، وقتی تمایل به عمل فعال است، انجام عمل باعث خشنودی و انجام ندادن عمل باعث آزردگی و رنجش می‌شود. می‌توان این قانون را در نظریه ثرندایک آمادگی جهت انجام کاری دانست. اگر فردی برای یادگیری آماده نباشد، یادگیری رخ نمی‌دهد.
قانون تمرین
این قانون عنوان می‌کند که، تمرین موجب کمک به افزایش کارآمدی و دوام یادگیری می‌شود. طبق نظریه محرک-پاسخ، ارتباط بین این دو با آزمون و تمرین، قوی شده و اگر تمرین نباشد، این ارتباط ضعیف می‌شود و از بین خواهد رفت.
در نظریه ثرندایک این قانون را می‌توان قانون استفاده و عدم استفاده نیز نامید؛ که در آن پیوند شکل گرفته بین محرک و پاسخ در کورتکس مغز، قوی یا ضعیف می‌شود. مثال‌های فراوانی را می‌توان برای این قانون بیان کرد مثلا، یادگیری یک شعر، تایپ کردن، نواختن موسیقی و… که برای دوام یادگیری نیاز به تمرین‌های مدوام دارند.

کاربرد آموزشی نظریه ثرندایک
تئوری آزمون خطا و سه قانون ثرندایک کاربردهای آموزشی نیز دارند. قانون آمادگی، بر ایجاد انگیزه تأکید دارد. قانون تمرین ما را متقاعد می‌کند که “تمرین فرد را کامل می‌کند” و قانون اثر، نقش پاداش و تنبیه در یادگیری کودکان را نشان می‌دهد. در واقع انگیزش و یادگیری مفاهیمی جدا از هم نیستند؛ انگیزه عاملی است که فردا را وادار به عمل می‌کند. بنابراین موفقیت یک معلم در گرو انرژی که صرف ایجاد انگیزه در شاگردانش می‌کند، است. با ایجاد انگیزه فرایند یادگیری آسان‌تر و جذاب‌تر خواهد شد.
معلمان، شما باید در صرف انرژی در کلاس، با دانش آموزتان رقابت کنید. اگر شما بدوید او راه می‌رود؛ اگر شما راه بروید او می‌ایستد؛ اگر شما بایستید او دراز می‌کشد؛ اگر شما دراز بکشید او می‌خوابد و اگر شما بخوابید او می‌میرد.
ثرندایک باور داشت که فعالیت های مربوط به آموزش و پرورش را باید به طور علمی مطالعه کرد. بین دانش فرایند یادگیری و فعالیت های آموزشی باید یک رابطه نزدیک وجود داشته باشد. او انتظار داشت که هرچه اطلاعات بیشتری درباره ماهیت یادگیری به دست می‌آید، به همان نسبت فعالیت های آموزشی هم باید بهبود یابد.
کاربردهای قانون اثر در آموزش:
از آنجایی که شکست باتجربه یک حالت احساسی دلسرد کننده همراه است، باید از به وجود آمدن آن جلوگیری کرد. سیستم ارزیابی باید به‌گونه‌ای اصلاح شود که هیچ‌کس “بازنده” خوانده‌ نشده و شکست نخورد.
یک دانش‌آموز ممکن است ۴ درس از ۷ درس را به‌خوبی پشت سر بگذراند. باید گواهینامه‌ای برای تقدیر از تلاش‌هایش در آن ۴ درس به او داده شده و او را تشویق به شرکت مجدد در رده‌های ۳ درس باقیمانده کرد.
هدایت تحصیلی باید در دسترس همه دانش آموزان قرار گرفته تا هیچ دانش‌آموزی در هیچ درس یا دوره آموزشی نامناسبی نباشد. باراهنمایی هر کسی برای دنبال کردن رشته‌ای که مناسب اوست، کمک می‌کنید تا احساس خوش آیند موفقیت را تجربه کند.
باید امکان این وجود داشته باشد تا کار دانش آموزان را به‌گونه‌ای تنظیم کرد که بتوانند به حداکثر ظرفیت موفقیت تحصیلی خود برسند.
تا جای ممکن باید از تنبیه اجتناب کرد. تنبیه احساس منفی در دانش آموزان ایجاد کرده و انگیزه‌های تحصیلی دانش آموزان را از بین می‌برد. مؤثرترین و بهترین راه برای تثبیت یک رفتار دلخواه، این است که انجام آن کار را با احساس رضایت و خرسندی همراه کنید.
علاقه به شکل مستقیم با قانون اثر در ارتباط است. دانش آموزان با انجام کاری که به آن علاقه دارند، احساس رضایت می‌کنند. علاقه باعث ایجاد رضایت شده و رضایت، باعث بهبود یادگیری می‌شود. یادگیری بهتر باعث افزایش رضایت شده و این چرخه ادامه دارد و خود را تقویت می‌کند.
دانش آموزان دوست دارند که موقع انتخاب کتاب‌ها، موضوعات درسی، فعالیت‌ها، بازی‌ها، غذاها و لباس، آن‌هایی را انتخاب کنند که احساس رضایت و خرسندی برایشان به همراه دارد. پس بنابراین، رفتار توسط رضایت و علاقه کنترل می‌شود.
حافظه نیز به شکل مستقیم با این قانون در ارتباط است. اتفاقات خوش‌آیند نسبت به آن‌هایی که احساس منفی به آن‌ها داشته‌ایم، بهتر به خاطر سپرده می‌شوند. چیزی که بیشترین علاقه را به آن داریم، چیزی که بیشترین احساس رضایت را به ما می‌دهد، بیشتر از همه در حافظه ما می‌ماند.
دانش آموزان انجام تکالیف در منزل را فراموش می‌کنند، چراکه احساس خوبی به آن‌ها نمی‌دهد.
کاربردهای قانون تمرین در آموزش:
ما باید بیشتر زمان آموزش خود را به فراگیری مهارت‌ها و آموزه‌هایی اختصاص دهیم که احساس می‌کنیم مفید هستند.
باید برای چیزهایی که فراگرفته‌ایم، برنامه تمرینی مستمر داشته باشیم. مطالعه کتاب عزم، به ما کمک می‌کند تا به اهمیت استمرار و تمرین در مقابل با استعداد بیشتر پی ببریم.
زمان زیادی نباید بین یک دوره تمرین و دوره تمرین بعدی آن وجود داشته باشد. عدم استفاده و یا استفاده نکردن طولانی از یک موضوع، منجر به فراموشی آن می‌شود.
قانون تمرین را نمی‌توان صرفاً به‌صورت کمی اعمال کرد. چراکه عوامل دیگری نیز وجود دارند. بنابراین یادگیری با میزان تمرین رابطه مستقیمی ندارد. علاقه و هدف با تمرین همراه شده و آن را مؤثرتر می‌کند.
کاربردهای قانون آمادگی در آموزش:
آمادگی به معنای اشتیاق برای انجام یک کار است. در غیاب اشتیاق، یادگیری مؤثر نخواهد بود. پس معلم باید علاقه و یا آمادگی را در دانش آموزان افزایش دهد. در آموزش هر مبحث جدیدی، معلم ابتدا باید اطلاعات قبلی دانش آموزان را مرور کرده و اشتیاق را برای یادگیری مباحث جدید در آن‌ها برانگیزد.
او می‌تواند این کار را از طریق پرسیدن سؤالات مناسب و سپس بیان هدف از ارائه درس جدید انجام دهد. انگیزه، یکی از مهم‌ترین قدم‌ها در پروسه آموزش و یادگیری محسوب می‌شود. برای اینکه با روش‌های انگیزه بخشی بیشتر آشنا شوید، مطالعه کتاب انگیزه، به شما کمک خواهد کرد.
کنجکاوی یک امر ضروری برای یادگیری است. بنابراین، معلم باید کنجکاوی دانش آموزان را برای یادگیری بیشتر مباحث برانگیزد. در این صورت دانش آموزان آماده یادگیری مباحث جدید را پیدا خواهند کرد.
برخی از آموزگاران، دانش آموزان خود را از نظر روانی برای یادگیری دروس آماده نمی‌کنند. آن‌ها با موضوع تدریس به شکلی مکانیکی برخورد کرده و جنبه‌های ذهنی و روانی آن را در نظر نمی‌گیرند.
بر اساس تئوری یادگیری ثرندایک معلم باید با واقعی و ملموس ساختن مسائل، کنجکاوی و انگیزه یادگیری را در دانش آموزان تقویت کند. از استفاده از مفاهیم انتزاعی که هیچ ارتباطی با زندگی واقعی ندارد باید پرهیز کرد.

کاربردهای نظریه ثرندایک در یادگیری
    بر اساس تئوری یادگیری ثرندایک، یک کار را می‌توان از قسمت آسان شروع کرده و بعد به سراغ قسمت‌های سخت آن رفت. این کار به نفع دانش آموزان ضعیف‌تر خواهد بود.
    کودک خردسال برخی از مهارت‌ها مانند نشستن، ایستادن، راه رفتن، دویدن و غیره را فقط با روش آزمون‌وخطا یاد می‌گیرد. در آموزش نیز کودک پس از ارتکاب اشتباه، خود را اصلاح می‌کنند.
    تمرین هر مهارتی را به‌سوی بلوغ سوق می‌دهد. تمرین مشخصه اصلی روش آزمون‌وخطا است. تمرین به کاهش خطاهای کودک در فراگیری هر مفهومی کمک می‌کند.
    ممکن است این نظریه در اصلاح رفتار کودکان خاطی بسیار مفید باشد. معلم باید با استفاده از این نظریه به تغییر رفتار این کودکان بپردازد.
    با استفاده از این تئوری، معلم می‌تواند احساسات منفی مانند خشم و حسادت را در کودکان کنترل کند.
    معلم با استفاده از این تئوری می‌تواند روش تدریس خود را بهبود ببخشد. او ابتدا باید به اثر روش تدریس خود بر دانش آموزان توجه کرده و درصورت نیاز، در اعمال تغییرات ضروری تعلل نکند.
    این نظریه بر تکرار شفاهی دروس تأکید می‌کند. معلم باید از مرور شفاهی برای یادگیری بهتر دروس استفاده کند. این کار به بهبود یادگیری دانش آموزان کمک می‌کند.

_________________________________________________________

مقالات دیگر

     

     

     

     

نظرات

درج نظر

عبارت امنیتی