خودشکوفایی چیست ؟ راههای رسیدن به خودشکوفایی
مقالات
خودشکوفایی چیست ؟ راههای رسیدن به خودشکوفایی
1403/02/04 نویسنده : روان بوک

خودشکوفایی چیست ؟ راههای رسیدن به خودشکوفایی

خودشکوفایی چیست ؟
تجربه یک زندگی خوب زمانی محقق می‌شود که ما بتوانیم استعدادها و نقاط قوت منحصر به فرد خود را کشف کنیم و به صورت خلاقانه از آن‌ها استفاده کرده تا زندگی خود را بهبود ببخشیم. طبق نظریه‌های مدرن رضایت از زندگی زمانی ایجاد می‌شود که بتوانیم ارزش و معنای آن را در خود بیابیم. سلیگمن در نظریه خودشکوفایی به این اشاره می‌کند که انسان زمانی می‌تواند به ارزش و معنای زندگی خود دست یابد که ابتدا مراقب خود باشد، نقاط قوت خود را پرورش دهد و به دیگر انسان‌ها برای رسیدن به سعادت‌مندی کمک کند. یعنی انسان تمایل به دستیابی هدفی والاتر از اهداف شخصی داشته باشد.
به طور کلی زمانی که انسان بتواند توانایی‌ها و استعدادهای خود را تحقق بخشد و به بالاترین سطح انسانیت برسد، به خودشکوفایی دست یافته است. اما تحقق قابلیت‌ها و توانایی‌های انسان مستلزم وجود شرایط و امکانات می‌باشد.

نظریه خودشکوفایی و سلسله مراتب نیازها
پیش از توضیح درباره نحوه رسیدن به خودشکوفایی خوب است نگاهی بر هرم مازلو و مراحل آن بیندازیم. مازلو بر این عقیده بود که انگیزه انسانی باید فراتر از محدوده معاصر رفتارگرایی در نظر گرفته شود و باید بیشتر انسان‌محور باشد تا حیوان‌محور.
او سلسله مراتب نیازها و انگیزه‌های انسانی را در سال ۱۹۴۳ در قالب مقاله‌ای به چاپ رساند. نیازهایی مطرح‌شده او عبارت‌اند از:
    نیازهای فیزیولوژیکی
    نیازهای ایمنی
    نیاز به عشق
    عزت نفس
    خودشکوفایی
در ادامه هرکدام از این نیازها را توضیح می‌دهیم.
    نیازهای فیزیولوژیکی: به نیازهایی گفته می‌شود که برای بقای انسان ضروری هستند. به طور مثال هوا، آب و غذا در این دسته از نیازها قرار می‌گیرند و بدون آن‌ها انسان زنده نمی‌ماند.
    نیازهای ایمنی: این قبیل نیازها به شما احساس امنیت و سلامتی می‌دهند. به طور مثال مراقبت‌های بهداشتی، سالم بودن آب مصرفی و شستشو و… نیازهای ایمنی شما به حساب می‌آیند. همچنین داشتن سرپناه امن یا حضور در گروه بزرگی از افراد امن جامعه نیازهای ایمنی هستند.
    نیازهای عشقی: احساس دوست داشتن، دوست داشته شد و پذیرش توسط دیگران این دسته از نیازهای شما را برآورده می‌کند. اعتماد به نفس انسان نیز از طریق تامین این نیازها به دست می‌آید.
    عزت نفس: احترام و ارج نهادن به خود همان عزت نفس است که در صورت باارزش دانستن خود می‌توانید این نیاز را تامین کنید.
    خودشکوفایی: آخرین مرحله، نیاز خودشکوفایی است و فقط در صورتی برآورده می‌شود که با انگیزه‌های درونی به خودسازی و رشد و توسعه فردی بپردازید و با افزایش بهره وری از بیشترین حد ظرفیت و توانایی‌های خودتان استفاده کنید.
خودشکوفایی فرایند روانشناختی با هدف بیشترین استفاده از توانایی‌های شخص است. در نظر داشته باشید که این فرایند ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. این تمرکز روی انگیزه‌های فردی بخش کلیدی کار و در واقع وجه تمایز مازلو نسبت به دیگر روانشناسان انگیزشی معاصر است.
مطابق عقیده مازلو، شما در هرکدام از سطوح نیاز که قرار دارید ابتدا باید آن را به طور کامل برآورده کنید و سپس به سطح بعدی بروید. بنابراین برآورده شدن نیازهای فیزیولوژیکی پیش‌نیاز برآورده شدن نیازهای ایمنی شما خواهد بود. به همین ترتیب برای رفع نیازهای عشقی باید نیازهای ایمنی را برطرف کنید. بالاترین سطح، برآورده کردن خودشکوفایی است و تنها زمانی برآورده می‌شود که نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی، عشق و احترام از قبل برآورده شده باشند.
تحقیقات انجام شده پس از مازلو نشان دادند که ترتیب این نیازها انعطاف‌پذیر است. به طور مثال برخی از بی‌خانمان‌ها در اوج گرسنگی همچنان عزت نفس دارند و برای خودشکوفایی تلاش می‌کنند. اما به طور کلی اگر تمام مراحل پیش‌نیاز را از قبل برآورده کنید رسیدن به خودشکوفایی برایتان ساده‌تر خواهد بود.
مفهوم خودشکوفایی با روانشناسی مثبت‌گرا ارتباط مستقیم دارد. کسانی که در این سطح قرار دارند معمولا در رفاه اجتماعی بسیار خوبی هستند. در علم روانشناسی خودشکوفایی فرایندی است که طی آن فرد به پتانسیل کامل خودش می‌رسد.
افراد خودشکوفا در بالاترین حد سلامت روان هستند و به بیماری‌های روانی متداول نظیر افسردگی مبتلا نمی‌شوند. زیرا که با رسیدن به این درجه در بالاترین سطح اعتماد به نفس، عزت نفس و بی‌نیازی قرار دارند، از کمک کردن به دیگران لذت می‌برند و از تنهاشدن با خود حس بدی نمی‌گیرند. این توانایی ازجمله علومی است که روانشناسان در حال کشف ابعاد جدید دیگری از آن هستند و به دنبال مراحل فراتر می‌گردند.
در هر صورت واقعیت این است که وقتی نمی‌دانید آیا وعده غذای دیگری دارید یا خیر به احتمال زیاد به این موضوع می‌اندیشید و برای تهیه آن تلاش می‌کنید. در این موقعیت به این‌که مردم چقدر به شما احترام می‌گذارند اهمیتی نمی‌دهید و همچنین زمانی را برای خودشکوفایی صرف نخواهید کرد. به همین علت‌ها است که بسیاری از افراد هرگز به خودشکوفایی نمی‌رسند و در تمام طول عمر خود درگیر ۴ نیاز قبل از آن هستند.

افراد خودشکوفا چه ویژگی‌هایی دارند؟
۱. تجربه اوج یا غرقه‌شدن مکرر
مزلو متعقد است غرقه‌شدن یکی از ویژگی‌های خودشکوفایی است. یعنی زمانی که انسان از تجربه مسائل مختلف یا ارتباط با جهان پیرامون احساس قدرت، شگفتی و هیبت می‌کند. در این لحظات پرده از معانی عمیق‌تر برداشته می‌شود و فرد دچار هیجاناتی مثبت می‌شود.
۲. خودپذیری و جهان‌بینی
انسان‌ها در مسیر خودشکوفایی، خودشان و دیگران را همان‌طور که هستند می‌پذیرند و بدون هیچ مانعی از زندگی لذت می‌برند. خصلت جالب این افراد پذیرش دیگران بدون توجه به پیشینه، وضعیت فعلی یا سایر عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مربوط به آنهاست.
۳. واقع‌بینی همیشگی
افراد خودشکوفا واقع‌نگر هستند. یعنی به‌جای اینکه از اتفاقات جدید و ناشناخته بترسند، با منطق و عقلانیتشان زندگی را همان‌طور می‌بینند و درک می‌کنند که هست.
۴. تمایل به مسئله‌محوری
افراد خودشکوفا بی‌نهایت از به‌کاربردن مهارت‌های حل مسئله خود در موقعیت‌های مختلف لذت می‌برند و از هر فرصتی برای کمک به دیگران و بهبود زندگی آنها استفاده می‌کنند.
۵. میل ذاتی به استقلال
خودشکوفایی میل به استقلال را تقویت می‌کنند. دیدگاه افراد خودشکوفا به شادی یا رضایت شبیه اطرافیانشان نیست و پایه زندگی خود را بر اساس نظرات دیگران بنا نمی‌کنند. این افراد کمتر تحت‌تأثیر بازخوردهای اجتماعی قرار می‌گیرند، قدر تنهایی خود را خوب می‌دانند و همیشه به همراه نیاز ندارند.
۶. میل به تنهایی
فردی که در مسیر خودشکوفایی پا می‌گذارد، خواه‌ناخواه به حریم خصوصی خود اهمیت می‌دهد و از تنهایی لذت می‌برد. این افراد هم از حضور در جمع دوستان لذت می‌برند و هم روحشان می‌طلبد بخشی از روز تنها باشند، در وجود خود کندوکاو کنند و پتانسیل‌های فردی خود را پرورش دهند.
۷. شوخ‌طبعی فلسفی
یکی از خصلت‌های جالب افراد خودشکوفا حس شوخ‌طبعی متفکرانه‌ای است که باعث می‌شود در موقعیت‌های مختلف به اشتباهات خود بخندند و لذت ببرند. البته این حس شوخ‌طبعی متوجه خودشان است و دیگران را بازیچه خود نمی‌کنند.
۸. خودجوشی
از دیگر مشخصه‌های ذاتی انسان‌های خودشکوفا،‌ میل به خودجوشی و شکستن حدومرزهاست. این افراد قابلیت پیروی از انتظارات اجتماعی را دارند، اما افکار یا رفتار آن‌ها تحت‌تأثیر این هنجارها قرار نمی‌گیرد.
۹. مشتاق مسیر نه جویای مقصد
هرچند هدف این افراد کاملا واضح و روشن است، موجودیت‌های اطراف خود را صرفا وسیله‌ای برای رسیدن به هدف نمی‌دانند. در واقع مسیر دستیابی به هدف به‌اندازه تحقق هدف برای این افراد مهم و لذت‌بخش است.
۱۰. خلاقیت
همیشه منظور از خلاقیت توانمندی‌های هنری انسان نیست. فردی که می‌تواند به مشکلات از جنبه دیگری نگاه کند یا متفاوت فکر کند هم خلاق است و این یکی از ویژگی‌های برجسته افراد خودشکوفاست.

تفاوت توانایی خودشکوفایی با گرایش به خودشکوفایی در چیست؟
دو مسئله مهمی که در این حوزه مطرح می‌شوند، توانایی خودشکوفایی و گرایش به آن هستند. در نگاه اول ممکن است هردوی این موضوعات مترادف خودشکوفایی بنظر برسند اما دارای تفاوت‌های مهمی هستند که برخی افراد را به صورت عملی به یک انسان خود شکوفا تبدیل می‌کند. به بیان ساده‌تر می‌توان گفت که گرایش به خود شکوفایی و تبدیل شدن به یک شخصیت قدرتمند، موفق و کاریزماتیک در تمامی افراد وجود دارد. در مقابل توانایی خود شکوفایی قرار دارد که فاکتور بسیار تعیین کننده‌ای است.
درواقع افرادی موفق به استفاده از حداکثر ظرفیت‌های خود می‌شوند که توانایی خودشکوفایی در آن‌ها وجود داشته باشد. البته در این بین نمی‌توان از گرایش به خود شکوفایی غافل شد؛ چرا که گرایش به self-actualization مقدمه‌ و پیش نیاز توانایی خود شکوفایی است. گرایش به خود شکوفایی می‌تواند آسیب ببیند و ضعیف شود. بدین منظور صحبت با مشاور و درمان فرد راهکار خوبی برای تقویت دوباره این گرایش خواهد بود.

خود شکوفایی در کودکان
در جامعه امروزی نیازی نیست که برای در امان ماندن از طاعون، حفظ محصولات کشاورزی از خشکسالی، معاوضه مرغ‌ها با غلات دیگران، یا جلوگیری از ریختن سقف خانه‌هایمان مبارزه می‌کنیم. بیشتر مردم به غیر از قشر درگیر مشکلات شدید اقتصادی، اغلب امنیت، سلامتی و درآمد دارند.
مازلو اظهار داشت: «من انسان خودشکوفا را نه به عنوان یک انسان معمولی با چیزی اضافه شده، بلکه بیشتر به عنوان یک انسان معمولی که چیزی از او حذف نشده است، می‌بینم.» می‌توانیم تمام نیازهای اساسی بچه‌های معمولی‌مان را فراهم کنیم تا بتوانند کارهای خارق‌العاده‌ای در دنیای ما انجام دهند. بنابراین آن‌ها این فرصت را دارند که از کودکی به خودشکوفایی برسند. بدیهی است که شما به فرزندان خود غذا می‌دهید، لباس می‌پوشانید و حمام می‌کنید و آن‌ها در کنار شما در امنیت کامل به سر می‌برند و هیچ نوع دغدغه‌ای در این باره ندارند. همچنین شما آن‌ها را عمیقا به خاطر خودشان دوست دارید و این نیاز هرم مازلو را نیز ناخدآگاه برایشان برطرف کرده‌اید.
در این مرحله خوب است که با حمایت از انتخاب‌هایشان (حتی اگر بخواهند لباس‌های عجیب بپوشند) به افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس آن‌ها کمک کنید و باعث افزایش قدرت تصمیم گیری آن‌ها شوید.
در ادامه برخی روش‌های افزایش خودشکوفایی در کودکان را ارائه کرده‌ایم تا روند مناسبی را طی کنید و موانع آن‌ها را برای رسیدن به خودشکوفایی از میان بردارید.
شخصیت آن‌ها را تحسین کنید
برای این‌که در همین سن پایین به خودشکوفایی برسند شخصیت آن‌ها را تأیید کنید. به فرزندان خود یادآوری کنید که آن‌ها ارزشمند، باهوش، شایسته، منحصر به فرد، شجاع، ماجراجو و... هستند. جمله: «به شما افتخار می‌کنم که لباس‌های خودتان را انتخاب کردید.» یا «شما همیشه شجاع هستید ایستادن در مقابل دانش‌آموز قلدری که دوست شما را مسخره می‌کند آسان نیست.» و جمله‌های دیگری از این قبیل فرزندان شما را به مسیر رسیدن به این حد از قدرت و توانایی می‌رساند و به‌مرور به بی‌نیازی می‌رسد.
آن‌ها را از نظر ذهنی به چالش بکشید
از فرزندان خود بپرسید که چرا کار خاصی را انجام می‌دهند. به طور مثال سوال کنید: «چرا دوست داری ناهار خودت را بسته‌بندی کنی؟» یا «چرا بیشتر از سُر خوردن روی سرسره دوست داری تاب بخوری؟». این سوال‌های ساده باعث می‌شود روی افکارشان کنترل و تمرکز بیشتری داشته باشند و هر کاری را با علتی مشخص انجام دهند. همچنین آن‌ها برای پاسخ دادن به این پرسش‌های ساده در بسیاری از مواقع تصویر سازی ذهنی انجام می‌دهند که به پرورش این مهارت در آن‌ها کمک می‌کند.
روابط دوستانه آن‌ها را تشویق کنید
برحسب تجربه اکنون می‌دانیم که برخی از دوستان می‌آیند و می‌روند اما برخی دیگر از دوستی‌ها یک عمر دوام می‌آورند. واقعیت این است که اگر دوستان نبودند هیچ‌کدام از ما انسان کنونی نبودیم. روابط دوستانه فرزندتان را طوری تقویت کنید که گویی دوست شماست. برای این کار ممکن است پذیرای مهمانی‌های دخترانه فرزندتان باشید یا یک جشن تولد پرهیایو برای پسرتان بگیرید. مهم این است که فرزندان را برای داشتن این روابط زیر سوال نبرید و شوق و ذوقشان را خاموش نکنید.
وقتی این موارد را در طول دوران کودکی و نوجوانی فرزند خود رعایت کنید او فرصت رشد پیدا می‌کند و با عبور از نیازهای سطحی، به نیازهای عمیق‌تری می‌رسد که در نهایت او را به سمت خودشکوفایی سوق می‌دهد.

چگونه به خودشکوفایی برسیم؟
۱. پذیرش را تمرین کنید
شرط اول پذیرش به‌محض مواجهه است! یعنی بتوانید با بارندگی شدید روز نمایشگاه کنار بیایید و شرایط را مدیریت کنید. یعنی به‌جای آنکه بگویید «کاش طور دیگری می‌شد»، افکار واهی را کنار بگذارید و از خود بپرسید «حالا چه‌کار کنم؟»
جنبه دیگری از پذیرش هم هست که به تجربه‌های انسانی اشاره می‌کند. مثلا دوست‌داشتن افرادی که رفتارهای ناخوشایند و آزاردهنده دارند حقیقتا راحت نیست؛ با این حال، می‌توانید به این فکر کنید که هرکسی شرایط خاص خودش را دارد و این‌طوری با او هم‌ذات‌پندای کنید. البته این نوع پذیرش اصلا به‌معنای وقت‌گذرانی با چنین افرادی نیست.
۲. خودجوش باشید
نگرانی درباره باید‌ها و نبایدها را کنار بگذارید و از تک‌تک ثانیه‌هایی که می‌گذرند لذت ببرید. ماندن در منطقه امن همیشه آسان‌تر است، اما در مسیر خودشکوفایی باید با این میل مبارزه کنید و همیشه آماده تجربیات جدید باشید. همین که گاهی به‌جای مسیر همیشگی به خانه، مسیری جدید را امتحان کنید یا غذایی را سفارش دهید که فکر می‌کنید دوست ندارید، می‌تواند تلاش خوبی باشد.
۳. از ارتباط با خودتان لذت ببرید
تأثیر رابطه با دوست، خانواده و شریک عاطفی روی زندگی انسان انکارناپذیر است؛ با این حال اهمیت رابطه با خود اگر بیشتر از اینها نباشد کمتر هم نیست. روح انسان گاهی به تنهایی نیاز دارد. به همین خاطر است که افراد خودشکوفا معمولا از تنهایی آرامش‌ می‌گیرند. پس همان‌قدر که با دیگران ارتباط برقرار می‌کنید و با آنها وقت می‌گذرانید، برای لذت‌بردن از لحظات تنهایی هم زمانی را در نظر بگیرید.
۴. قدر جزئی‌ترین اتفاقات را بدانید
شاید زیباترین کلیشه دنیا همین توجه به جزئیات زندگی روزمره باشد، جنبه‌هایی از زندگی روزمره که لابه‌لای مشغله‌های زندگی به‌ چشم نمی‌آیند و به‌سادگی از کنارشان عبور می‌کنیم. در میان هیاهوی گذران زندگی بایستید و با تمام وجود از طعم خوش غذایی که میل می‌کنید، دست محبتی که روی تن حیوان خانگی می‌کشید، هوای تازه‌ای که استشمام می‌کنید و شغلی که عاشقانه دوستش دارید لذت ببرید.
۵. اصیل زندگی کنید
زندگی اصیل یعنی بتوانیم به حقیقت احترام بگذاریم و نیازهای خود را انکار نکنیم. شاید در این میان مجبور شویم کمتر به نظرات دیگران اهمیت بدهیم و بیشتر راه قلب خود را در پیش بگیریم. انسان اصیل درباره نیازهایش کاملا با خودش صادق است و به‌رغم احترامی که به نیازهای دیگران می‌گذارد، تمام تلاشش را به‌ کار می‌گیرد تا به خواسته‌ها و اهدافش برسد. نگاه انسان خودشکوفا فقط به رشد توانمندی‌های فردی خودش است نه دیگران.
۶. مهربان و دل‌سوز باشید
انسان خودشکوفا با تمام موجودات زنده مهربان است. شفقت این افراد از دایره اجتماعی کسانی که می‌شناسند فراتر می‌رود و به کل انسان‌های جهان می‌رسد. در کتاب‌ها و رسانه‌ها دنبال شناخت مردمی باشید که تجربیات متفاوتی دارند، با سازمان‌های خیریه یا پروژه‌های عام‌المنفعه همکاری کنید و هرطور می‌توانید دنبال راهی برای بهبود جامعه باشید.

_________________________________________________________

مقالات دیگر

     

     

     

     

نظرات

درج نظر

عبارت امنیتی