روانشناسی کار چیست؟
روانشناسی کار چیست؟
روانشناسی کار Psychology of Work گرایشی از روانشناسی است که در آن رفتار نیروی انسانی در رابطه با کار مورد مطالعه قرار میگیرد. هدف اصلی آن مطالعه و کاربرد آن دسته از اصول و یافتههای علم روانشناسی است که در رابطه بین انسان و کار او اثر می گذارد. روانشناسی کار، علم مطالعه رفتار فردی و گروهی انسانها در سازمانها و محل کار است. این شاخه از رواشناسی به ما کمک میکند تا درک کنیم چه چیزهایی رفتار کاری را تحت تاثیر قرار میدهد. در نتیجه، میتوانیم فضای کار را به گونهای تغییر دهیم که هم به نفع کارکنان و هم به سود کارفرمایان باشد.
گاهی روانشناسی کار به نام «روانشناسی صنعتی-سازمانی» (Industrial and Organizational Psychology) نیز شناخته میشود. برخی از مسائلی که روانشناسی کار بررسی میکند در فهرست زیر آورده شدهاند:
آسیبهای روانی در محل کار
فرسودگی شغلی
افزایش بهرهوری کارمندان،
مدیریت سطح استرس در محیط کار
گزینش کارکنان
و...
به همین دلیل، امروزه بسیاری از سازمانها و شرکتهای بزرگ، برای رفع مشکلات خود از روانشناسان کمک میگیرند.
اهداف روانشناسی کار
هدف اصلی روانشناس کار، مطالعه و کاربرد آن دسته از اصول و یافتههای علم روانشناسی است که در رابطه بین انسان و کار او اثر میذارد. قلمرو این حوزه کار و رفتار آدمی را در ارتباط با آن تحت مطالعه و بررسی قرار میدهد.
برای به حداقل رسانیدن مشکلات انسانی در کار، از قوانین و یافتههای روانشناسی استفاده میکند. هر سازمان تولیدی یا خدماتی به تولید آن دسته از کالاها و خدمات بپردازد که اولاً، نیازهای «معقول» آدمی را تأمین کند و ثانیاً، در این راه، رفاه جسمی و ارزشهای شخصی و انسانی مردم نیز مورد توجه قرار گیرد.
کارایی و خاصه اثربخشی فعالیت کارکنان سازمانها در تولید و توزیع کالاها و خدمات، افزایش یابد.
شرایطی فراهم شود تا کارکنان سازمان ها، با اعتقاد و علاقه به فعالیت بپردازند.
ارزشهای شخصی و انسانی کارکنان سازمانها هم چنان محفوظ باقی بماند و موجباتی فراهم گردد که ایمنی کارکنان در زمینه سلامت جسمی و روانی، تأمین شود.
بهداشت روانی کارکنان سازمانها با تمام ابعاد آن تأمین شود و رشد و بالندگی شخصیت آنان همراه با افزایش کارایی و اثربخشی فعالیتشان، موردنظر قرار گیرد.
مسائل انسانی در محیط کار حل شود و اگر بخواهیم واقع بینانه تر بیان کنیم، «مسائل و مشکلات انسانی در محیط کار، به حداقل برسد.
در این علم از روشهای تحقیق علمی برای مطالعه آدم ها، محل کار و سازمانها استفاده میشود تا نیازهای مختلف و گاهی متقابل آنها هم سو گردد. در واقع هدف روانشناسی کار، ایجاد روابط سالم و مولد بین آدمها و سازمان هاست، به طوری که به نفع هر دو باشد.
مزایای روانشناسی کار در سازمانها
کوشش اصلی رواشناسی کار این است که کارایی و اثربخشی فعالیت کارکنان سازمانها در تولید و توزیع کالا و خدمات افزایش یابد و شرایطی فراهم شود تا کارکنان سازمانها با اعتقاد و علاقه به فعالیت بپردازند.
روانشناسی کار در هر سازمان تلاش میکند تا ارزشهای شخصی و انسانی کارکنان محفوظ بماند و ایمنی کارکنان در زمینه سلامت جسمی و روانی تامین شود.
با استفاده صحیح از روانشناسی کار بهداشت روانی کارکنان سازمانها تامین میشود و رشد و بالندگی شخصیت آنها همراه با افزایش کارایی و اثربخشی فعالیتشان مورد نظر قرار میگیرد.
به کمک روانشناسی کار مسائل انسانی در محیط کار حل میشود و یا به حداقل میرسد.
کاربردهای روانشناسی کار
یافتههای روانشناسی کار در بهینه سازی همه عوامل مرتبط با کار در هر سازمانی کاربرد دارد که مهمترین زمینههای آن عبارتند از:
تجزیهوتحلیل مشاغل
تهیه و میزان کردن آزمونهای استخدامی و عملی
اجرای آزمونهای انفرادی و گروهی
تهیه گزارشهای حرفهای
اجرای جلسات مصاحبه استخدامی، ارزشیابی و مشاورای
مشارکت در تهیه برنامههای آموزش قبل و ضمن خدمت
ارزشیابی رفتار شغلی کارکنان
تعیین الگوهای انگیزشی و برانگیختن کارکنان
بررسی اثر عوامل مختلف سازمانی بر رفتار و کارایی کارکنان
طراحی ماشینآلات و ابزار
شناسایی عوامل موثر در حوادث سازمانی
مشارکت در طراحی برنامههای آموزش سازمان
انجام پروژههای تحقیقاتی سازمانی، تأمین گسترش بهداشت روانی محیط کار و ارائه خدمات مشاوره روان درمانی به کارکنان از دیگر جنبههای کاربردی این حوزه هستند.
مهمترین مفاهیم در روانشناسی کار
سلامت روانی، امنیت، آزار روانی، فرسودگی شغلی و... همگی از مهمترین مفاهیم روانشناسی کار هستند و معنای خاص خود را در رابطه با محیط کار دارند. هر کدام از این موارد بخش گستردهای از روانشناسی کار را به خود اختصاص میدهند. در ادامه هر یک از این مفاهیم مهم را جهت آشنایی اولیه، به اختصار توضیح میدهیم.
سلامت روانی در محیط کار
محیط کاری سلامت باید بهطور مداوم فضایی ایجاد کنند تا کارمندان احساس امنیت، خودکارآمدی، ارزشمندی و تولیدگری داشته باشند. چنین محیطی میتواند استرس کاری را به خوبی مدیریت کند و سرمایههای انسانی خود را با بهرهوری بالا حفظ کند.
امینت شغلی در روانشناسی کار
امنیت شغلی در محیط کار بخش مهمی از سلامت روانی است. یک بخش از امنیت شغلی، ثبات کاری است. این بخش میتواند شامل اطمینان به آینده کاری، آسودگی ذهنی بابت درآمد و... باشد.
بخش دیگری از امنیت شغلی، مربوط به آزادی بیان و انعطاف کاری است. کارمندان باید آزاد باشند که ایدهها، سوالات و نگرانیهای خود را مطرح کنند و مطمئن باشند در برابر آنها یا اشتباهات خود، تنبیه و تحقیر نمیشوند. انعطاف در محیط کار سبب نوآوری و خلاقیت میشود زیرا افراد میتوانند بدون ترس از تمسخر یا اخراج، ریسک کنند. در محیطی که انعطافپذیری وجود دارد، ارائه بازخورد صریح، اعتراف به اشتباهات و یادگیری از سایر اعضای تیم سبب افزایش عملکرد کارکنان میشود.
رضایت شغلی در روانشناسی کار
رضایت شغلی به معنی احساس مثبتی است که فرد هنگام انجام کار یا در محل کار تجربه میکند. همچنین، رضایت شغلی به معنی میزان خشنودی کارکنان نسبت به شغل خود است، در اینجا مفهوم شغل، چیزی فراتر از وظایف شغلی را در بر میگیرد و شامل همکاران، مدیران، سیاستهای محل کار و تاثیر شغل بر زندگی کارمندان میشود.
آسیب روانی در روانشناسی کار
آسیب روانی زمانی رخ میدهد که استرس بیش از حد در محل کار به وضعیت ذهنی کارکنان آسیب برساند. این وضعیت اغلب منجر به نوعی اختلال روانی از جمله اضطراب، افسردگی و فوبیا میشود. همچنین، استرس بیش از حد میتواند علت اصلی فرسودگی شغلی باشد.
فرسودگی شغلی در روانشناسی کار
یکی از مهمترین عواملی که سبب استعفای کارکنان، کاهش بازده کاری آنها و در نهایت ضرر کارفرمایان میشود، «فرسودگی» (Burnout) شغلی است. فرسودگی شغلی حاصل استرس مزمنی است که از کار بیش از حد یا خستگی جسمی و عاطفی ناشی میشود و به عنوان نوعی خستگی روانی یا مسخ شخصیتی شناخته میشود که باعث میشود فرد نسبت به شغل خود بیانگیزه و ناراضی باشد.
کسی که دچار فرسودگی کاری باشد، حال روانی خوبی ندارد و وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهد. در این شرایط، نهتنها سلامت روانی خود این فرد در خطر است بلکه بازده کاری مجموعه نیز کاهش مییابد. برای همین کارفرمایان باید به احوال کارکنان خود دقت کافی داشته باشند و برنامههایی برای جلوگیری از فرسودگی شغلی در نظر بگیرند.
خستگی، آزردگی، احساس عدم قدردانی، احساس حمایت نشدن و بیارزشی، حواسپرتیهای مکرر، ناتوانی در تمرکز، دردهای عضلانی، سردرد، بیاشتهایی و تهوع، ناامیدی، دیر آمدن به محل کار، بیتعهدی، بیتفاوتی، درگیری با همکاران، افزایش مصرف دخانیات و... در طولانیمدت ازجمله علامتهای فرسودگی شغلی هستند.
مدیریت استرس شغلی
مسئله استرس شغلی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. استرس در محل کار ناگزیر است و اگر مدیریت نشود، میتواند بازده کارمندان را بهشدت کاهش دهد. محیط کاری نامناسب، امنیت ناکافی، ساعت کاری زیاد، حجم کاری بالا، دستمزدهای ناکافی و موعدهای فشرده همگی میتوانند استرس کارمندان را افزایش دهند.
امروزه شرکتها و سازمانها از روانشناسان کمک میگیرند تا با اجرای برنامههایی خاص به کاهش استرس شغلی کمک کنند. در درجه اول روانشناسان به کمک پرسشنامههای معتبر سطح استرس کاری کارمندان را اندازه میگیرند و سپس با استفاده از روشهایی مثل ارائه برنامه غذایی سالم، مهیا کردن فضاهای آرام، مشاوره و... برای کاهش سطح استرس کاری تلاش میکنند.
گاهی لازم است اختلافات درون سازمان به کمک روانشناسان حل شود، گاه برنامههای تفریحی ورزشی یا اردویی کوتاهمدت برای جلوگیری از فرسودگی شغلی پیشنهاد میکنند و گاه با جابهجایی جایگاه افراد، آنها را به جایگاهی با استرس کاری کمتر میفرستند.
آزار روانی در محیط کار
«آزار روانی» (Psychological Harassment) به هر رفتار خصمانه یا نامطلوبی گفته میشود که از سوی یک فرد یا گروه در محل کار، روی فرد دیگری انجام شود. این رفتار نادرست میتواند به شکل گفتههای شفاهی یا حرکات فیزیکی باشد که بر حیثیت یا سلامت روانی فرد تاثیر میگذارد.
چنین رفتارهایی محیط کار را به کلی آلوده میکنند و سبب میشوند محیط کاری خشونتآمیزی داشته باشیم. برای همین، کارفرمایان باید تعهدهایی اخلاقی و قانونی فراهم کنند تا مطمئن شوند هیچ یک از کارکنان در معرض آزار روانی نیست.
این دسته آزارها میتواند شامل آزار و اذیت جنسی، نظارت و انتقاد بیش از حد، اظهار نظرهای تند و زننده، دزدیدن ایدهها، استفاده از کلمات توهین آمیز و... باشد. آزار روانی در محیط کار همیشه از سوی کارمندی به کارمند دیگر نیست، بلکه گاهی میتواند از سمت فرد بالادستی به کارمند باشد که در این صورت مقابله با آن سختتر است.
تئوریهای روانشناسی مربوط به محل کار
بسیاری از نظریهها برای روانشناسی در محیط کار، هم برای کارمندان و هم برای کارفرمایان اعمال میشود. دو نظریهی مهم که به توضیح میزان انگیزهی کارکنان کمک میکنند: سلسله مراتب نیازهای مازلو (هرم مازلو) و مدل عدم تعادل تلاش-پاداش با تمرکز بر انگیزهی پیشرفت کردن هستند.
سلسله مراتب نیازهای مازلو
به طور کلی و طبیعی، کارکنان سعی میکنند از طریق سلسله مراتب نیازهای مازلو به موفقیت دست یابند. در سلسله مراتب مازلو، پنج سطح برای دستیابی وجود دارد: نیازهای فیزیولوژیکی، نیازهای ایمنی، عشق و تعلق، احترام و خودشکوفایی. نظریه مازلو بیان می کند که ما باید به ترتیب به این سطوح برسیم. ما نمی توانیم به مرحله بعدی برویم و تا زمانی که سطح پایین تر راضی نشود، نمیتوانیم شادتر و با انگیزهتر شویم. ما طبیعتاً به هر سطح از این هرم که میرسیم، انگیزهی بیشتری پیدا می کنیم. هر مرحله، سطح جدیدی از انگیزه است که کارکنان را در محل کار متمرکز نگه می دارد.
مدل عدم تعادل تلاش-پاداش
مدل عدم تعادل تلاش-پاداش، بر این واقعیت استوار است که افراد در صورت احساس قدردانی شدن از طریق پاداش، در شغل خود تلاش بیشتری میکنند. پاداش از سوی کارفرمایان، شامل هر چیزی از دستمزد بالاتر، ترفیع، یا سپاسگزاری است. به نوبهی خود، اگر کسی پاداش دریافت نکند، به احتمال زیاد انگیزه و تلاش پایینی خواهد داشت. این به عنوان انگیزهی پیشرفت نیز شناخته میشود.
_________________________________________________________
مقالات دیگر













